تبلیغات و ارتباطات یکپارچه بازاریابی، در واقع به معنی داشتن ترکیبی مناسب از گزینه های ارتباطی در جهت حداکثری کردن و ارتقای مقبولیت نشان تجاری است.
در دهه ی 1980 م. برخی شرکتها با احساس ضرورت ایجاد انسجام در فعالیت های ترفیعی و تبلیغاتی، استفاده از فرایند ارتباطات منسجم بازاریابی را شروع کردند، زیرا این فرایند، اجزای مختلف آمیخته ی ترفیعی شرکت و سایر فعالیت های بازاریابی را که از طریق آن ها با مشتریان ارتباط برقرار می کند، هماهنگ و یک کاسه می کند.
صنعت تبلیغات نیز مفهوم ارتباطات منسجم بازاریابی را به عنوان مفهومی علمی و کاربردی و نه زود گذر پذیرفت و از واژه هایی نظیر تبلیغات نوین، هماهنگی در تبلیغ و ارتباطات یکپارچه، به منظور توصیف مفهوم ارتباطات منسجم بازاریابی استفاده نمود.
یک گروه حرفه ای از اتحادیه ی آژانسهای تبلیغاتی ایالات متحده امریکا(AAAA) نحستین تعریف را برای ارتباطات منسجم بازاریابی ارائه کرد:
ارتباطات منسجم بازاریابی به معنای برنامه ریزی ارتباطات بازاریابی است که در قالب برنامه ی جامع ارتباطی، نقش های استراتژیک انواع ابزار ارتباطی نظیر تبلیغات، روابط عمومی، بازاریابی مستقیم و ترفیع فروش را مورد ارزیابی قرار داده و این ابزار را به منظور شفاف سازی، تداوم و به حداکثر رساندن تاثیر ارتباطات بازاریابی با یکدیگر ترکیب می کند.
تبلیغات به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای آمیخته ی بازاریابی، می تواند نقش بسیار مهمی درسیاست ها و استراتژی های بازاریابی شرکت از قبیل ارتباط با مشتریان، معرفی محصولات جدید، اصلاح و تغییر ذهنیت مخاطبان نسبت به سازمان و نشان تجاری آن و … ایفا کند. متاسفانه به دلیل فقدان ارتباط منسجم و علمی میان تحقیقات بازاریابی و صنعت تبلیغات، سازمانها و
بنگاه های اقتصادی نمی توانند استفاده ی اثربخشی از تبلیغات خود داشته باشند.
دلیل عمده ی رشد اهمیت فرایند ارتباطات منسجم بازاریابی، انقلابی مستمر است که در قوانین و اصول بازاریابی و نقش های سنتی آژانس های تبلیغاتی، اتفاق می افتد. تغییر در بکارگیری تبلیغات مبتنی بر رسانه های فراگیر، کوچک شدن رسانه ها، پیشرفت سریع بازاریابی مبتنی بر اطلاعات و تغییر در چگونگی استفاده از رسانه ها، مهمترین ویژگی های این دگرگونی است.